English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (1975 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
formula car U اتومبیل مسابقه
racing car U اتومبیل مسابقه
indy car U نوعی اتومبیل مسابقه
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
prototypes U نوعی اتومبیل مسابقه
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
prototype U نوعی اتومبیل مسابقه
sprint car U اتومبیل روباز مسابقه
superspeedway U مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
kart U نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
indianapolis 00 U نوعی اتومبیل مسابقه 005مایلی
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
pace car U اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
midget U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
midgets U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
dirt track car U نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
name U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
office U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
offices U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
joyrides U سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyride U سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
running U مناسب برای مسابقه دو
laughter U مسابقه اسان برای بردن
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
nitro U مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
stock-car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
windscreen U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobiles U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
winging U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
match foursome U مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
alteration U تغییردادن
interchanging U تغییردادن
shift U تغییردادن
interchanges U تغییردادن
interchange U تغییردادن
interchanged U تغییردادن
alters U تغییردادن
altered U تغییردادن
altering U تغییردادن
alter U تغییردادن
shifted U تغییردادن
affect U تغییردادن
to alter [to] U تغییردادن
turns U تغییردادن
turn U تغییردادن
affects U تغییردادن
shifts U تغییردادن
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
to shift one's lodging U تغییردادن منزل
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
change U عوض کردن تغییردادن
changes U عوض کردن تغییردادن
moves U تغییردادن انتقال دادن
move U تغییردادن انتقال دادن
moved U تغییردادن انتقال دادن
varies U تغییر داد تغییردادن
vary U تغییر داد تغییردادن
changing U عوض کردن تغییردادن
changed U عوض کردن تغییردادن
redefining U تغییردادن تابع یا مقداریک متغیریاشی
to move a bout U پیوسته جای خود را تغییردادن
redefined U تغییردادن تابع یا مقداریک متغیریاشی
redefine U تغییردادن تابع یا مقداریک متغیریاشی
redefines U تغییردادن تابع یا مقداریک متغیریاشی
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
master file maintenance U تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
reposition U مقام و موقعیت چیزی را تغییردادن
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
reprogram U تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد
accessed U مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایلهای ذخیره شده
accesses U مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایلهای ذخیره شده
accessing U مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایلهای ذخیره شده
access مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
normal U معمولی
routine U معمولی
routinely U معمولی
routines U معمولی
faceless U معمولی
usu U معمولی
light water U اب معمولی
ferial U معمولی
open cheque U چک معمولی
conventional U معمولی
wonted U معمولی
received U معمولی
longhand U خط معمولی
copybook U معمولی
standard U معمولی
ordinary U معمولی
standards U معمولی
run-of-the-mill <idiom> U معمولی
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
the a merchant U سوداگر معمولی
charge hand U کارگر معمولی
nonstandard U غیر معمولی
civil time U ساعت معمولی
typical <adj.> U بافت معمولی
ranko U سرباز معمولی
meanest U پست معمولی
American bond U آجرچینی معمولی
rock brake U بسفایج معمولی
standard U طبیعی یا معمولی
ethanol U الکل معمولی
standards U طبیعی یا معمولی
meaner U پست معمولی
hepatica U غافث معمولی
complements U تعارفات معمولی
complementing U تعارفات معمولی
complemented U تعارفات معمولی
complement U تعارفات معمولی
mean U پست معمولی
white mulatto U توت معمولی
standard bar U میله معمولی
workaday U معمولی عادی
standard trench U سنگر معمولی
everyday U معمولی مبتذل
commonest U معمولی متعارفی
standard brick U اجر معمولی
onery U عادی معمولی
common whipping U بست معمولی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com